امیر مهدی نفس مامان و بابا

سلام ،سلام به شما همراهان مهربون که ما رو با نظرات خودتون شاد می کنید ، کم کم داره بوی پاییز برگ ریزون و هوای سردش از راه میرسه ، بچه ها با روپوشای رنگی ،کیف به دست، صبح زود دوون دوون به طرف مدرسشون میرن.و امیر مهدی ما هم داره به تولد یک سالگیش نزدیک میشه.آره بیست و هشت مهر گل پسر ما یکسالش تمومه ،  دیگه پسملم برا خودش مرد شده ........ روپای خودش وایمیسته ، تازشم یه چند قدمی هم بگی نگی برمیداره تا شتلق بخوره زمین ، امیدوارم تا راه رفتن رو خوب یاد بگیره بلایی سر خودش نیاره..... پسمل نازمون در حال خرید کردن ...

سلام و صد سلام به شما عزیزان خیلی وقته فرصت نشد از امیر مهدی جون براتون بنوسیم ، نمی دونم از کجاش بنویسم ،از در و یوار میره بالا...... حدود سه هفته پیش پس از توقیف روروک و انتقال به پارکینک، امیر مهدی خان یه ثانیه به زمین نمیشینه از این اتاق به اون اتاق- از آشپزخونه به پذیرایی از پذیرایی به راهروها.... دو هفته پیشم یه شب توی خواب اقا بلند شدن وسط گهواره شون که هیچ دیواره حفاظتی نداره، چهار زانو نشستن ، از اون شبم از تاب خوردن و لذت بردن از گهواره محروم شدن. ولی چی بگم .شیطنت می کنه در حد تیم ملی..... از پله به تنهایی چهاردست و پا می ره بالا ، دست می گیره به مبل بلند میشه و کنار مبل ر...

سلام و هزاران سلام  میشود این رمضان موعد فردا  باشد                    آخرین ماه صیام غم مولا باشد میشود در شب قدرش به جهان مژده دهند                 که همین سال ظهور گل زهرا باشد دوستان و عزیزان همراه ، استشمام عطر خوشبوی رمضان از پنجره ملکوتی شعبان گوارای وجودتان باد.(التماس دعا) این هفته امیر مهدی ما خیلی بلا تشریف دارن  1-سینه خزشون یه چیزی تو مایه شنا پروانه + دو صد متره 2- دست می زنه در حد تیم ملی 3-  دست مردونه میده که نگو و نپرس 4- موقع خداحافظی بای بای می کنه 5- میره زیر پتو ، سرشو میاره بیرون برامون دالی م...

سلام و صد سلام به همه عزیزان و همراهان (یه سلام مغز پسته ای و سفارشی به امیر مهدی جون و مامان مهربونش ) الوعده وفا ....... امیدواریم این تعطیلات میلاد آقا امام زمان (عج) به همه مسلمونا حسابی خوش گذشته باشه.  خبر خبر ..... امیر مهدی ناقلا داره زیر ابی میره، پسملمون این هفته ای به جای خزیدن و چهارزانو  رفتن،میخواد بلند شه یهو راه بره ، امیدوارم موفق بشه ........، البته ناگفته نمونه چند باری میخواست  خزیدنو تمرین کنه ولی طفلکی دنده عقب می رفت. این روزای شیرین و دوست داشتنی داره مثه برق و باد می گذره ، امیر مهدی جون و ایسا خانم هم دارن پا به پای هم کودکیشونو رو سپری میکنن.امیدواریم همتون خوش و خرم و سربلند باشید. ...

سلام ، سلامی به گرمی روزای  گرم و بلند تابستون به همه اونایی که به ما سر می زنن و با ما هستن. چند روزی بود امیر مهدی جون سرماخورده بود و حال چندان خوشی نداشت. مامانشون هم برای بهبود گل پسرمون تمام تلاششو کرد. الان خیلی بهتره .امیدوارم که همه کوچولوها همیشه سالمو تندرست باشن. یه اتفاق جالب تو این روزا این بود که امیر مهدی خان و ایسا خانم هر دوتایی هم زمان تب می کردن.....  سرما می خوردن .... دندوناشون چشمک میزدو . ... ..... از همه عزیزانی که ما رو همراهی می کنن صمیمانه سپاسگذاریم. ان شاء الله قول می دیم که از این به بعدهفته ای یه بار ،چند خط از حال و احوال امیر مهدی جون و  چند تا عکس با حال هم از پسملون تو  ...

امیر مهدی جون سلام امسال روز پدر و روز تولد بابایی تقریبا نزدیک به همه و من   از طرف خودم و شما این دو تا روز عزیز رو به بابایی مهربون ت بریک میگم و همچنین روز پدر رو به بابا بزرگهای عزیزت هم تبریک میگم .      همسر عزیزم تولدت مبارک ...

                 سلام به همه دوستای گل وبلاگمون و سلام مخصوص به گل پسر نازم عزیزم بعد از یک ماه و نیم تونستم بیام و به وبلاگت سر بزنم ، باور کن صبح تا شب مشغول انجام دادن امورات جنابعالی هستم و دیگه وقتی برام نمیمونه : ١. تهیه غذاهای خوشمزه و جورواجور ( تخم مرغ - حریره بادام -پوره - سوپ -آبمیوه و...) ٢. توی این ماه هم که دیگه یه رورووک سوار حرفه ای شدی و دائم بایستی دنبالت باشم تا خدای نکرده مشکلی پیش نیاد . و........................................................................ عزیزم برای من مهم تو و سلامتی شماست .بلاخره ماهی یکبار قول م...

پـسر نـاز و عزیزم شش ماهگیت مبارکـــــــ     عزیزم انگار همین دیروز بود بدنیا اومدی اما الان شش ماه گذشته و دیگه واسه خودت  مردی شدی .   از یک ماه پیش هم رسما خوردن غذای کمکی که همون حریره باشه رو شروع کردی و حسابی موقع خوردن مامانی رو اذیت می کنی .   امیر مهدی جونم در ضمن مروارید های سفید و خوشکلت هم کم کم دارند آماده میشن که از صدف خودشون که لثه های شما باشه بیان بیرون ، امیدوارم که خیلی اذیت نشی .  عزیزم من و بابایی یه عالمه دوست داریم   ...

     هووووووووووووووووووووووررررااااااااااااااااااااااااااااااااا رفتم ٤ ماهگی ....                            آقا ، صبحا این جوری از خواب پامیشن !                                                     عزیزم بهت...