امیر مهدیامیر مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

امیر مهدی نفس مامان و بابا

تولدت مبارک

چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز  زیبای آغاز تنفس... و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز... روز میلاد... روز تو! روزی که تو آغاز شدی. پسر عزیزم تولدت مبارک . نفس مامان گذر زمان رو حس میکنی که چقدر زود داری بزرگ میشی ... امیدوارم که از لحظه لحظه کودکیت لذت ببری و در آینده خاطره های شیرین داشته باشی عزیزم . واسه خودت آقا شدی و تقریبا یکماهه که دیگه ...نمیخوری و دو هفته هم هست که دیگه پوشک نمیشی و توی این دو هفته خیلی زود پیشرفت کردی و خیلی خیلی زود کنار اومدی و تسلیم امر مامان و بابا و البته بزرگ شدن خودت شدی . یکشنبه روز تولدت بود که یه تولد سه نفر...
10 آبان 1392

کودکمان را بگذاریم کودکی کند... که این ایام دیگر برایش تکرار نخواهد شد...

  همه نگران اين هستند که بچه هايشان به حرف آنها گوش نميدهند اما نگراني مهمتر اين است که بچه ها هميشه به تماشاي شما مينشينند سلام نفس مامان و بابا     روز ها و شبها مثل برق  و باد می گذرن، و روز به روز تو بزرگ و دلبر تر میشی و البته شیطون و ناقلا  ...   عزیز دلم حسابی پر سر و زبون شدی و خیلی بامزه حرف می زنی ...   ولی نمیدونم چرا هنوز که هنوزه با غذا خوردن دوست نشدی ... تکه کلام  بامزه این روزاتم شده   (( روزه ام من ))...   شبهای عزیزی در پیش داریم ، امیدوارم که همگی قدر این شبها رو خوب بدونیم و برای هم ...
5 مرداد 1392

متن زیبای کودک عشق از( هله پتگر)

     اینجاست که کودک عشق پا بر دیوار دل می کوبد و به یادت می آورد که من عشقم، همانی که با تو و در تو زاده شده ام، همان کودکی که نوازش می خواست، به دنبال لذت و شادی بود و به هرآنچه او را راضی می کرد دل می بست! کودک عشق، می خندد، دست می زند، پا می کوبد و اینگونه ابراز می کند! کودک عشق، هرگاه گرسنه شد می خورد، هرگاه تشنه شد می نوشد و هرگاه لذت می برد، پا می کوبد و بی تابی می کند! کودک عشق، فردا را نمی شناسد، دیروز را نمی داند، فقط زنده است و زندگی را می چشد، روز ها را نمی شمرد و با کسی مسابقه نمی دهد، تازه تازه می چیند و به همان اندازه که دلش می طلبد، دریافت می کند. حوصله گریه کردن ندارد، به هر بهانه ای می خندد و بی ب...
15 خرداد 1392

کودکانه

     برای کودکم  هر کودک ،گلدانی است از گلهای معطر، کودکان ،خانه ها را به نزدیک ترین بهارها گره زده اند، کودکان ، راه های رسیدن به عشق را از پرندگان بهتر می دانند، کودکان ، از تمام ستاره ها به آسمان نزدیکترند . کودک عزیزم ، این روزها اگر عاشقانه سپری می شوند به عشق وجود توست. دنیا با کودکان همیشه زیباست .دنیای کودکی ،صمیمانه ترین دنیایی است که هر لحظه آرزو می کنیم که ای کاش دوباره به این دنیا قدم بگذاریم . کاش دنیا همیشه کودک بماند و ترانه های کودکانه اش را لالایی شب های بی خوابی مان کند. کاش دنیا به زیبایی روزهای کودکی می شد .کاش دنیا سراسر کودکانه می شد و ما       &nb...
12 ارديبهشت 1392

برگشتیم ...

امیر مهدی جونم سلام .   خیلی وقته که نتونستم بیام به وبلاگت سر بزنم ، شاید بخاطر تنبلی من باشه یا شرارت های بیش از حد شما و یا درگیری ها و کارهای روزمره ... .   خدا رو شکر که پنجمین مروارید خوشکلت هم البته با کلی ناز و عشوه بیرون اومد . خیلی پسر مودب و باحالی شدی . به محض اینکه از خواب بیدار میشی به من و بابایی سلام میکنی . وقتی کسی وارد خونه میشه و یا شما خونه کسی میری مثل یه شاخ شمشاد به همه سلام میکنی . خوشم میاد که روابط عمومی بالایی داری و با همه رابطه خوبی برقرار میکنی . ( از بابایی ارث بردی ) بزاریه کم هم از بدی هات بگم :خیلی کم اشتهایی و با هزار ترفند باید بهت غذا داد . از در و دیوار بالا میری . میری روی مبل...
10 اسفند 1391

امیر مهدی و یک دنیا شیرینی

سلام امیر مهدی کوچولو مامان. چه زود دیر می شود ، انگار همین دیروز بود ... وروجک شدی . صبح ها که از خواب پا میشی شیطونی هات شروع میشه و از در و دیوار بالا میری و من به جای انجام دادن امورات خونه فقط باید مواظب جنگولک بازیهای شما باشم .عصرها هم شیفت بابایی شروع میشه و تا شب بایستی با شما فوتبال بازی کنه . در ضمن شیرین زبون تر از قبل هم شدی و صدای حیوونای مختلف رو تقلید میکنی ( بع بعی -اسب- گاو - پیشی- هاپو و...) و هم چنین صدای وسایل برقی آشپزخونه رو . اجزا بدنت رو هم کم و بیش بلدی (مو- چشم- گوش- بینی- دست و پا ) امیر مهدی جون از صمیم قلب دوست دارم.     ...
16 دی 1391